آتشسوزی سینما رکس؛ معمای حل نشده یا حل شده؟
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۸۵۸۸۰۸
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- آتشسوزی و در واقع آدمسوزی در سینما رکس آبادان از وقایع تکاندهنده در سال 1357 است.
اتفاقی که در شامگاه 28 مرداد 1357 در سینما رکس آبادان و حین نمایش فیلم «گوزنها»ی مسعود کیمیایی رخ داد و صدها تن زنده زنده سوختند بیآن که امکان فرار داشته باشند و تنها یک نفر نجات یافت. آن هم تماشاگری که برای آرام کردن فرزند خود قبلتر از سالن بیرون آمده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تا چندی پیش سینما رکس یک معمای حل نشده به نظر می رسید چون همه گونه ادعا دربارۀ آن مطرح شده است. از این که کار ساواک بوده تا مذهبیها را بدنام کنند و بگویند اگر به قدرت برسند سینما را برنمیتابند تا این ادعا که کار نیروهای انقلابی بوده تا مردم آبادان را بشورانند یا به خاطر آن که مجال برگزاری جشن های 28 مرداد را به خاطر تقارن با این رخداد بگیرند و حتی نام هایی هم آورده شده است.
یا این که عوامل نمیدانستند سئانس فوقالعاده به نمایش فیلم در آخر شب اختصاص یافته و گمان میکردند سالن خالی است و برخی از سوءاستفاده گروه های تجزیه طلب از فضای انقلابی سخن میگویند. اما مجموعۀ روایت ها در کنار هم ابهاماتی را کنار می زند و به حل معما کمک میکند.
نویسندۀ این سطور البته به نتیجۀ مشخص و دقیقی نرسیده یا نمیتواند قضاوت و نتیجه گیری قطعی و قابل ارایه داشته باشد هر چند پاسخ برخی از ابهامات روشن شده اما همین قدر میتوان گفت که عامل اصلی فاجعه «حسین تکبعلی زاده» بوده اگرچه مشخص نشد دقیقا از کجا خط می گرفته است.
این توضیحات برای آن است که بگوییم کتاب «سینما رکس» نوشتۀ سید حمید رضا رئوفی می کوشد برخی نقاط مبهم را بی قضاوت و به صرف روایت روشن کند.
زیرا نویسنده، مجموعهای از روایتها را کنار هم قرار داده و اگرچه تمام ویژگیهای تحقیق حرفهای را در آن نمیتوان دید اما پس از خواندن کتاب بی تردید نگاه متفاوتی پیدا می کنیم.
او چندی پیش و در پی انتشار کتاب دربارۀ آن معما و کتاب خود به خبرگزاری کتاب ایران گفته بود:
- آنچه که از اسناد دولتی در کتاب آمده است به دادگاهی مربوط میشود که در شهریور ماه سال 1359 در سینما نفت آبادان برگزار شده است.
در زمان تدفین جانباختگان سینما رکس و پس از آن در قبرستان آبادان تجمعات مردمی زیادی صورت میگرفت و به عنوان نمونه من فردی به نام آقای جواد بیشتاب را در آنجا مشاهده کردم که رهبری بخشی از تظاهرات را بر عهده داشت. بعدتر متوجه شدم که ایشان برای عملیات نجات وارد سینما رکس شده است و با توجه با سابقهای که از شهامت ایشان در قبرستان داشتم اعتباری برای حرف ایشان قائل شدم و با ایشان درباره واقعه گفتوگو کردم.
از جمله کسان دیگری که با آنها گفتوگو کردم یکی از بنگاهداران شهر آبادان بود که با ستوان یکمی که در دادگاه مرتبط با این واقعه به اعدام محکوم شد دوستی داشت. پژوهشهای میدانی دیگری هم انجام دادم که میشود آنها را در کتاب مشاهده کرد.
- منظورم از تحلیلی که در مورد فاجعه سینما رکس در زیرعنوان کتاب آوردهام از اساس این بوده که به حل معماهای این فاجعه کمک کنم. کاری که من کردهام این بوده که اسناد و روایتهای مختلفی که گاهی با همدیگر در تضاد بودهاند در کنار هم در کتاب ارائه بدهم و در نهایت قضاوت را به خواننده بسپارم تا خود بر مبنای اسناد و با توجه به تناقضهایی که گاه در روایتها مشاهده میشود صحت و سقم سخنان را ارزیابی کند و به نتیجه برسد که چه کسی درست میگوید.
- من دادستان و قاضی نیستم. این موارد را گردآوری کردهام تا خوانندگان و آیندگان امکانی برای قضاوت به دست بیاورند.
- آتشسوزی در افکار عمومی آبادان حالتی انفجاری داشت. مردم را بسیار عصبانی و خشمگین و جو شهر را بسیار سیاسی کرد. در سالهای پس از فاجعه هم همه ساله در سالگرد فاجعه سینما رکس در آبادان مراسمی برگزار میشود و مردم شهر هم نسبت به این اتفاق حساس بوده و هستند. اما متاسفانه باید گفته شود که دیگر اثری از سینما رکس و پاساژ رکس باقی نمانده است.
- پاساژ جدیدی در یک طبقه به جای آن ساخته شده و کاسبها در این پاساژ مشغول به کار هستند. تنها یادمانی که از سینما باقی مانده است صفحات فلزی مستطیل شکلی به ارتفاع دو و نیم متر است که روی پنج پله قرار گرفته و در کوچه پشت سینما استقرار پیدا کرده است. این یادبود هم سی و چند سال پس از حادثه درست شده است. شاید بهتر این بود که سینما رکس حتی به همان شکل مخروبه به صورت موزه حفظ شود تا یاد این جنایت همیشه پیش چشم مردم باشد.[پایان نقل قول از نویسندۀ کتاب]
روایت ها دربارۀ سینما رکس متفاوت و گاه متضاد است اما اکنون با قاطعیت می توان گفت این فرضیه که کار رژیم شاه و ساواک بوده رد شده است. زیرا:
-اگر هم می خواستند سینمایی را آتش بزنند تا احساسات مردم علیه نیروهای مذهبی را تحریک کنند باید سینمایی که فیلم دیگری را نمایش می داد انتخاب می شد نه فیلم «گوزن» های مسعود کیمیایی که فیلمفارسی نبود. یا این که شامگاه 28 مرداد انتخاب شود که مادر شاه در تهران جشن نوزایی پهلوی می گرفت و سالروز کودتای 28 مرداد بود. مهم تر از همه این که در فضای ملتهب بنزین به اتش می ریخت که ریخت.
ضمن این که اگر اسناد و مدارک از دخالت ساواک حکایت می کرد پس از انقلاب تبلیغ بیشتری دربارۀ این روز صورت می پذیرفت نه آن که از تقویم رسمی هم حذف شود.
چون صحبت از یک کتاب در میان است از کتاب دیگر با عنوان «سینما جهنم» نمیتوان نگفت که نوشتۀ دوستی روزنامه نگار است و سید حمید رضا رئوفی ادعا یا گله دارد که از منابع کتاب او بهره برده ولی به یک اشارۀ کوتاه بسنده کرده است.
نکتۀ پایانی این که کتاب را سه سال پیش خوانده ام و اگر چه ماجرا تکان دهنده و روایت ها قابل تأمل است اما هیچ گاه نتوانستم دلیل اعدام صاحب و مالک سینما را هضم و درک کنم که در محل نبوده و مدیریت با دیگری بوده است.
مالک، هنگام حادثه در قطار و در مسیر خرمشهر بوده و چون درهای سینما پس از بسته شدن قفل شده و تماشاگران امکان فرار نداشتند مقصر شناخته و اعدام شد. همین یک فقره باید حس کنج کاوی را تحریک کند تا این کتاب را بخوانیم با این آگاهی که نویسنده تنها گردآوری کرده و به جای اشکالات فنی دربارۀ نوع ارایۀ اسناد، تلاش و همت او را باید ستود که دغدغه های خود را به صورت کتاب درآورده است.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: سینما رکس روایت ها 28 مرداد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۵۸۸۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بررسی «مست عشق» حسن فتحی در رادیو
به گزارش قدس آنلاین به نقل از روابط عمومی برنامه، «سینما زاویه» به تهیهکنندگی رقیه زهرا پرندآور امشب شانزدهم اردیبهشت ماه با نگاهی به فیلم «مست عشق» به بحث و بررسی درباره تعلیم و تربیت از نگاه سینما میپردازد.
اجرای این برنامه به عهده وحید رونقی است و در میز سینمای ایران فیلم «مست عشق» با حضور زینب احقر مدرس دانشگاه و محمد قربانی منتقد سینما مورد بحث قرار میگیرد.
در بخش دیگری از این برنامه حسام آبنوس با واکاوی «مست عشق» و «کیمیا خاتون» روایت سینما از معلم عشق را بررسی میکند.
میز سینمای جهان این هفته «سینمازاویه» به فیلم «جاماندگان» محصول ۲۰۲۳ میپردازد.
فاطمه دلاوری پاریزی در بخش دیگری از برنامه با عنوان «تعلیم و تربیت به سبک پاندای کنگفوکار» موضوع تعلیم و تربیت را در سینمای کودک و برای کودکان بررسی میکند.
بحث و گفتوگو درباره اخبار سینمای ایران در این هفته بر عهده الهه زوارهئیان خبرنگار سینمایی است.
«سینما زاویه» به سردبیری مریم شوندی و پیمان خزلی و تهیهکنندگی رقیه پرندآور، یکشنبه شبها از ساعت ۲۲ روی موج رادیو گفتوگو میرود.